وبگاه اتـقـا

إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ

وبگاه اتقا

شبکه اتـقـا

www . a t g h a . i r | a t g h a @ m a i l . i r
آخرین نظرات
وبگاه اتـقـا
وبگاه اتقا تریبونی است جهت معرفی ظرفیت‌های مذهبی و انقلابی شهرشهیدپرور سریش‌آباد و همچنین ارائه مطالب مفید و متناسب که توسط جمعی از بانوان و آقایان حوزوی این شهر اداره و تأمین محتوا می‌گردد.

حسین کاوهچند سالی است که از دوگانه مذهبی و غیر مذهبی، حزب اللهی و غیر حزب اللهی عبور کرده و به دوگانه انقلابی و غیر انقلابی رسیده‌ایم و انقلابی بودن و نبودن معیار و شاخص سنجش افراد در تعیین عیار کفایت برای اقتدا، پیروی و یا حداقل تایید و حمایت‌ها شده است.

با دیدن قرائت‌های مختلف از انقلابی‌گری بر خود لازم دیدم در این خصوص تأملی کرده که به اختصار به عرض می‌رسانم و ممنون خواهم شد که از نظراتِ خود بنده را نیز مستفیض بفرمایید تا چراغی بر سر راه نگارنده روشن گردد و مانع گمراهی شود.

از حیث لغوی معنای مصدری کلمه انقلاب دگرگون شدن، وا گردیدن و برگشتن از حالی به حال دگر است و از معانی اسمی آن می‌توان به برگشتگی، تغییر، تحول و تبدل اشاره کرد. با دقت در معانی مذکور در می‌یابیم که نوعی فعالیت و عدم سکون در مفهوم کلمه انقلاب جاری و ساری می‌باشد.

با توجه به معنا و مفهوم کلمه انقلاب افرادی که متصف به این صفت می‌شوند نمی‌توانند منفعل و ساکن باشند لاکن باید فعال، محرک و منشأ اثر باشند و به عبارت دیگر در محیط و افراد پیرامون خود اثر بگذارند وگرنه نمی‌شود به آنها انقلابی گفت. ناگفته نماند که این فعالیت و انقلابی‌گری صرفا محصور در اقدامات عملی نبوده و شامل اقدامات فکری و نظری نیز می‌گردد.

اما مهم‌تر از نفس کنشگری و فعال بودن این است که سمت و سوی این اثرگذاری و تغییر و تحول در کدامین جهت و به کدامین مقصد می‌باشد. اگر جهت و افق، توحیدی بود این فرد انقلابی مثبت و اگر جهت و افق غیر توحیدی و به عبارت دقیق تر طاغوتی بود این فرد انقلابی منفی خواهد بود. لذا فرد فعال و پر تلاشی که مسیر توحید و صراط مستقیم را خوب نشناسد ممکن است در جهت خلاف پارو بزند و یا آب در آسیاب دشمن بریزد.

کسی که وضعیت موجود را هرچه و هر کجا که می‌خواهد باشد، اگر به حال مطلوب و مورد رضایت خدا و ولی خدا برگرداند و تغییر دهد یک انقلابی توحیدی و مثبت است وگرنه کم نیستند افرادی که با تلاش و کوشش‌های فراوان وضعیت موجود را در جهت نفسانیات و یا اراده طواغیت تغییر می‌دهند و تکمیل کننده پازل و نقشه دشمن هستند.

حقیقت و عدالت دو مقوله‌ای هستند که فهم و یافتن اولی، و مطالبه و اقامه‌ی دومی همواره برای انقلابیون نقطه‌ی کانونی انگیزش و موتور محرک بوده و خواهد بود. با توجه به اهمیت این دو مقوله‌ی حساس، طریق شناخت و مبنای اعتبار بخشی به تعاریفی که از این دو مقوله به دست می‌آوریم در توحیدی یا طاغوتی بودن انقلابیگری بسیار تعیین کننده می‌باشد.

هر کسی که منفعل و ساکن (عملی یا نظری) است قطعا انقلابی نیست؛ اما هر انقلابی (فعال و متغیر) لزوماً خوب و قابل اقتدا نیست؛ لذا توحیدی و اسلامی بودن انقلابی‌گری رکن اصلی و مهم است. حال به نظر شما کسی که اسلام را در حد و اندازه خودش نشناسد انقلابی‌گریش چگونه خواهد بود؟

اگر در کنار عقل سلیم و خرد جمعی از کلام وحی و در امتداد آن از سخنان معصومین و بیانات ولی فقیه بهره نگیریم و در تنظیم گفتار و رفتارها به آنها بی اعتنا باشیم دیری نمی‌پاید که حق طلبی و عدالت خواهی که نقاط قوت یک انقلابی هستند به پاشنه آشیل او و حتی ضد خودش تبدیل میگردد. تاریخ پر است از چاقوهایی که دسته‌های خودشان را بریده‌اند...

 

  • نویسنده: حسین کاوه

نظرات (۱)

امیدوارم که سربلند و سعادتمند باشید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی